اقتدای حسینی برای شهدای ایران | استقبال باشکوه از ۱۵ شهید حملات رژیم صهیونیستی در حرم مطهر رضوی محل و زمان تدفین پیکر سرداران و دانشمندان شهید اعلام شد آیین اذن عزای محرم در حرم مطهر رضوی برگزار شد+ فیلم (۵ تیر ۱۴۰۴) دیدار رئیس شورای عالی استان‌ها با خانواده شهیدان نظری در مشهد جزئیات برگزاری آیین شیرخوارگان حسینی در حرم امام‌رضا(ع) (۶ تیر ۱۴۰۴) آغاز بازگشت هوایی زائران حج به کشور | نخستین پرواز در فرودگاه مشهد به زمین نشست (۵ تیرماه ۱۴۰۴) ۲ هزار و ۲۰۰ بقعه متبرکه در سراسر کشور میزبان برگزاری نمایش‌های آیینی در محرم ۱۴۰۴ بیش از ۶۰ هیئت در مشهد میزبان مراسم شیرخوارگان حسینی در محرم ۱۴۰۴ پیکر شهید «امیرحسین مزینی» در فریمان تشییع می‌شود بزرگ‌ترین اجتماع شیرخوارگان حسینی، در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود پایگاه‌های بسیج مشهد و خراسان رضوی از علاقه‌مندان ثبت‌نام می‌کنند ۳ شهید از یک خانه؛ صبر بانوی مشهدی دربرابر جنایت صهیونیست‌ها + فیلم برافراشته‌شدن پرچم‌های سیاه عزای امام‌حسین(ع) بر فراز گلدسته‌ها و ایوان‌های حرم امام‌رضا(ع) نماز و اعمال دهه اول ماه محرم محرم ۱۴۰۴ جلوه‌ای از مقاومت فرهنگی ملت ایران دربرابر حمله متجاوزانه اسرائیل به ایران است حسینیه‌ای به وسعت مشهد | برنامه هیئت‌های مذهبی مشهد در محرم ۱۴۰۴ سومین گردهمایی ملی کودکان عاشورایی برگزار می‌شود میدان شهدا مشهد میزبان برنامه «روضه خانگی به وسعت یک میدان» در دهه اول محرم ۱۴۰۴ محرم حماسی در مشهد | آوای بصیرت و مقاومت، محور نوحه‌های امسال خواهد بود پیکر شهید «سردار حاج‌محمد کاظمی» همراه با پیکر ۹ شهید دیگر برای تشییع به مشهد می‌آیند
سرخط خبرها

«بنای عارف» مرد بی ادعای روز‌های جنگ

  • کد خبر: ۱۵۵۱۴۲
  • ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۲
«بنای عارف» مرد بی ادعای روز‌های جنگ
یادی از سردار شهید عبدالحسین برونسی هم زمان با سالروز شهادتش.

زمانه خان و رعیت بود و عبدالحسین توی روستایشان تازه سر و سامان گرفته بود. روی زمین کشاورزی کار می‌کرد. زمان تقسیم اراضی بود و قرار بود مزدش را که قطعه زمینی بود از ارباب بگیرد، اما زیر بار نرفت. گفت این زمین‌ها مال یتیم هم قاتی شان شده است و حلال نیست. زندگی سخت بود، اما به معصومه گفته بود حتی نگذارد فرزندشان از دست کس دیگری نان بگیرد تا حتی ذره‌ای نان شبهه ناک سر سفره اهل و عیالش نباشد. همین هم بهانه‌ای شد که روستای گلبوی را ترک کنند و راهی مشهد شوند. حالا باید در مشهد شغلی دست و پا می‌کرد. سراغ ماست بندی رفت، اما آنجا هم طاقت نیاورد.

صاحب مغازه توی شیر آب می‌بست و برای همین؛ دو تا چهارراه بالاتر کار دیگری پیدا کرد و شاگرد سبزی فروشی شد غافل از اینکه صاحب آنجا هم روی سبزی‌های گِلی، آب می‌بست و وزنش بیشتر می‌شد و به مشتری می‌فروخت. این هم در قاموس عبدالحسین نبود که ذره‌ای حرام در زندگی اش بیاید. تا یک روز که با بیل و کلنگ راهی منزل شد و در پاسخ نگاه متعجب همسرش گفت می‌خواهد سر گذر بایستد و کارگری کند. همین هم شد؛ بالأخره روز اول با دست پر به خانه برگشت با نان و میوه و ذوقی که در چشم هایش داشت. عرق ریخته بود و ذره‌ای شک نداشت لقمه اش حلال است.

کم کم سر و کله بچه‌های قد و نیم قد در زندگی معصومه و عبدالحسین پیدا شده بود و اوستا عبدالحسین هم توی کارش حرفه‌ای شده بود. حوالی سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بود و عبدالحسین مخفیانه در پستوی خانه‌ای اجاره‌ای سخنرانی‌های امام را در نوار کاست به همراه دوستانش گوش می‌داد و اعلامیه آماده و توزیع می‌کرد. تا زمانی که در جریان مبارزات چند روزی از او بی خبر بودند و بالأخره فهمیدند ساواک دستگیرش کرده است و بعد از مدتی با وثیقه صاحب کارش آزاد شد. اما با دندان‌هایی که به خاطر شکنجه ریخته بودند و چهره‌ای که به مردی هفتاد ساله شباهت داشت.

اما نه آن روز‌های مبارزه، سر سوزنی دلهره در جانش افکند و نه روز‌های آغاز جنگ تحمیلی تردیدی در مسیر اعتقاداتش ایجاد کرد. حالا مبارز مکتب انقلاب، راهی جبهه شده بود. آن روز‌ها معصومه بود و هشت فرزند از عبدالحسین که شانه به شانه مردی که در جبهه می‌جنگید باید از پس زندگی بر می‌آمد. آن خانه کوچک ساده که با موکت فرش شده بود خانه فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع) بود. خانه کسی که در عملیات‌های متعددی، چون عاشورا، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، والفجر ۳ و خیبر حضور داشت و هر بار که از منطقه و عملیاتی بر می‌گشت زخمی با خودش به یادگار آورده بود.

همان خانه‌ای که برای آخرین بار نوزادش زینب را در آغوش کشید و به روایت همسرش در آخرین دیدار آن قدر در گوش زینب حرف زد و گریست که لباس زینب خیس از اشک‌های پدر بود. فردای همان روز عازمِ عملیات بدر شد. میعادگاهی که آرزویش را داشت. چنان که بار‌ها گفته بود اگر شهید شد حتی پیکرش را بر نگردانند. ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ در چهارراه خندق به شهادت رسید.

پیکرش سال‌ها در منطقه بدر مانده بود، اما ۲۷ سال بعد در جریان تفحص شهدا شناسایی و در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ در بهشت رضا (ع) به خاک سپرده شد. شهیدی که رهبر معظم انقلاب «اوستا عبدالحسین بُرُنسی» خطابش کردند و درباره اش فرمودند: «خیلی برای تاریخ و جامعه ما اهمیت دارد که این شهید که کارش بنایی بوده، به جایگاهی می‌رسد که در جنگ با اینکه معلومات دانشگاهی نداشت چنان پیشرفت کند که از یک بسیجی معمولی به مقامات عالی نظامی برسد... مدیریت جنگ تنها نظامی نیست،

بلکه فرماندهی جنگ نیاز به مدیریت سیاسی، فکری، انسانی و اخلاقی دارد و این شهید با شخصیت جامع الاطراف خود، از پس آن برآمد.» (بخشی از صحبت‌های رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده شهید برونسی،  ۱۳۸۸/۱۲/۰۳) سردار شهیدی که این روز‌ها به واسطه تعاریف رهبری او را به «بنای عارف» می‌شناسند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->